قدس آنلاین- گروه استانها- مریم کروشاوی؛ در قرآن از سحر و جادو به عنوان آلات شیطانی نام برده شده است اما رمال ها با بردن نام خدا صورت مسئله را در این میان پاک می کنند تا جیب های مردم را در کیسه های خود خالی کنند. مردم گمان می کنند رمال ها می توانند گره از کارها بردارند و خیلی ها با گول زدن خود، به کلاس های این نوع از آموزش رمالی می روند. روز به روز پا گذاشتن این فعالیت ها به تکنولوژی با شیوه در دست گرفتن فضای مجازی در حال توسعه است که در پی آن کلاهبرداری در این امر نیز آمار تشکیل پرونده ها را بالا برده است.
به عقیده فلاسفه و مجتهدین،علم لدنی را تنها خداوند و مقداری از آن را پیامبران الهی دارند اما علم فقه را مردم معمولی نیز با تحقیق و تفحص در آیات قرآنی می توانند به برخی موارد دست پیدا کنند، ولی عده ای از این طریق، با آلات شیطانی قصد ضربه زدن به مردم را دارند که از این عمل به عنوان خباثت یاد شده است و می توانند پایه اعتقادی مردم را نیز سست کنند. جادوگری یا همان رمالی از قرن های دیرین نیز همراه مردم بوده اما کمتر کسی فکر می کرد امروزه به یک صنعت پولساز تبدیل شود.
هرخیابان یک رمال
بنا بر خبرهای حاصل شده از میزان شکایت ها و دستگیری رمال ها و به همان میزان سو استفاده از شهروندان، می توان گفت خوزستان از رتبه داران این موضوع در کشور است به طوری که مردم در گفته های خود از هر خیابان در خوزستان یک رمال، یاد می کنند. قصه های هزار و یک شب مردمی که دل به تخیلات بستند تا اسب سفید خوشبختی را با دود کردن چهار عود به دست بیاورند، مردانی که سرخورده می شوند و دخترانی که در این راه عفت خود را از دست می دهند.
نوبرانه عصر جدید رمالی برای جلب اعتماد مخاطب
به بهانه این گزارش سری به خانه چند فالگیر و رمال زدم تا از نزدیک شاهد معرکه گرفتن آن ها برای مردمی باشم که از همه جا مانده در حال خریدن آینده خود آن هم از فروشندگانی که با به بازی گرفتن احساسات آن ها به فکر امرار معاش خود هستند. آن ها به شیوه های گذشته، دود و تعداد زیادی مهره و قیافه های عجیب و غریب نداشتند، انگار مدرنیته را برای جلب اعتماد مردم سرلوحه قرار دادند، یکی از آن ها می گفت تو به دعای من نیاز داری تا مشکلاتت حل شود و هزینه این دعا جداگانه حساب می شود، کف دستم را نگاه می کرد و بعد از زدن چند ضربه، انواع و اقسام نام ها را یکی پس از دیگری تلفظ می کرد تا شاید به اسم مورد نظر خود برسد، کف دست من ثبت احوال بود و نمی دانستم؛ توصیه می کرد حرف هایی که به من گفته را به دوستانم که همراه من آمده بودند نگویم، زیرا این ترفندی است که به شباهت صحبت های میان مراجعان پی نبریم. از دیگر مشاهدات من در طی چند روز می توان به فالگیری در قالب نصیحت اشاره کرد که نوبرانه عصر جدید رمالی است جهت کسب اعتماد مخاطب.
یکی از رمال ها به قدری سرش شلوغ بود که مجبور به سرپا ایستادن برای چند ساعت شدم، برای خود منشی و نگهبان داشت که نوبت دهی توسط آن ها انجام می شد و مردم از نواحی مختلف استان به دیدار با او می آمدند که جالبترین ادعای او از بین بردن تومور مغزی یک جوان بود. پیشگویی نمی کرد و تمام اطلاعات را از فرد به زبان خودش می پرسید و دعاهایی با قیمتهای سر سام آور به فروش می رساند. سوال اینجاست که آن دعا های از قبل بسته بندی شده چرا برای همه به یک شکل تجویز می شود و مردم هیچ گاه این موضوع برای آن ها سوال نشده بود؟
حالت نگاه کردن هرکدام از آن ها برای من جالب بود، آن ها نگاه های متفاوتی نسبت به هم و نسبت به مردم دارند، منتظر یک سوتی از جانب مراجعه کننده می مانند تا همان را سوژه فال خود کنند. خوزستان گرم است و طبق گفته های پزشکی بالای ۸۰ درصد از مردم آن مبتلا به نارحتی معده هستند، لذا رمال ها این اطلاعات ریز را در گوشه ای از ذهن خود نگه می دارند و در غالب پیشگویی حواله مراجعین می کنند.
قبرها منبع درآمد رمال ها
احمدرضا پسری ۳۴ ساله یکی از مال باختگان ساکن آبادان است که به هوای ثروت و رفتن راه صد ساله در یک شب به فکر مراجعه به رمال ها جهت نوشتن دعا و به ثروت رسیدن خود می افتد، بی خبر از اینکه این تصمیم او باعث عقب رفتن صد ساله احمد رضا در یک شب می شود. او چنین واقعه را تعریف می کند: از زمانی که ازدواج کردم، بدبیاری ها لحظه ای من را رها نمی کردند، بعد از شش سال تصمیم گرفتم از راه رمال ها وارد شوم شاید گشایش حاصل کردم، برخی ها به من گفتند خانم تو نحس است و او را باید طلاق دهی که من مخالف بودم اما رفته رفته مرا به این نتیجه رساندند که این راه حل مناسبی است و تا پای طلاق پیش رفتیم و چندماهی از خانم خود دور بودم.
این مال باخته ادامه می دهد: با خانم رمالی در یکی از چهارراه ها آشنا شدم، با کف بینی اعتماد مرا جلب کرد، از او درخواست کمک کردم، چون آن زمان حس می کردم به شدت در حال غرق شدن هستم و به هر چیزی چنگ می زدم غافل ازاینکه زیر پایم را آنقدر سست کرده بودم که راه نجاتی برای خودم باقی نگذاشتم، خانم رمال به من گفته بود به قبرستان برو و خاک مرده، کمی هم از کفن ۴۰ روزه را برای من بیاور کسی هم نباید تو را ببیند، به خود تردید دادم و بنا بر اعتقاداتم که می دانستم کار نادرستی است، تصمیم گرفتم به او پول بدهم تا او این کار را برای من انجام دهد؛ او نیز از خدا خواسته منتظر این پیشنهاد من بود، ۷ میلیون تومان از من در خواست کرد. من هم در آن سال ها وضعیت مالی بدی داشتم، تنها دارایی من که یک موتور بود را فروختم و به هر ترفندی که بود، مابقی پول ها را قرض کردم و به خانم رمال دادم تا او این کار را انجام دهد، آن موقع فهمیدم قبرها و جسدهای داخل آن برای خیلی ها نان و آب شده است. مرده ها را در می آورند و از آن ها به عنوان سحر و جادو استفاده می کنند که هیچکدام نتیجه ای نمی دهد و تنها آتش جهنم را برای خود می خرند. از آن شب به تاریکی و حتی سکوت بیش از حد حساسیت روحی پیدا کردم، تعداد قرص های استرس و افسردگی من بعد از آن اتفاقات روز به روز بیشتر شده اند.
تنها رمال ها از یک تیر، دو مشکل می سازند
مژگان مال باخته دیگری که سرکارگر یک تولیدی لباس بچه گانه در شهرستان دزفول است، تمام پس انداز حاصل از کار خود را روانه جیب رمال هایی کرده که به امید آن ها پس از سال ها بتواند به معشوق خود برسد. او داستان پشیمانی خود که منجر به در خطر افتادن موقعیت کاری اش نیز شده را چنین بیان می کند: همیشه افرادی اسیر این خرافات و عواقب منفی آن می شوند که تا قبل از ورود به این وادی هیچگونه اعتقادی نداشتند و همه آن ها را خرافه می دانستند اما به محض اینکه کارخود را گیر می دیدند و مدت زمان بسیاری در این گرفتاری می ماندند، خود را دست ناشیان می دهند. ۵سال با مخالفت های خانواده ام برای ازدواج با فرد مورد علاقه خود مواجه بودم، یکی از شاگردهای تولیدی فردی را به من معرفی کرد و به آن مراجعه کردم،انواع مخلوط های عجیب و غریب را به من می داد تا به همراه خانواده ام استفاده کنم، من نیز بی سر و صدا کارها را انجام می دادم که بعد از مرور یک هفته مادرم به علت بیماری روده ای و مسمومیت ناشی از آن بستری شد، من نیز دو سال است که دچار بیماری های داخلی هستم و پاتوق من مطب دکترها شده؛ آنقدر درگیر بیماری بوده ام و انواع تنبیه ها و مشاجره ها را با شاگردم که این فرد را به من معرفی کرد، داشتم که کار به اخراج من رسید. می خواستم گره ای از مشکلاتم حل کنند اما بر مشکلاتم افزودند.
شکایتم به جایی نرسید
لیلا دختر ۲۱ ساله اهوازی که به قصد بهبود و پایان دادن به سختگیری های پدرش نزد یکی از شیادانی که به دعا نویس معروف است می رود، بلکه گره از مشکل پدر خود باز کند اما هیچوقت نمی دانست که گره بزرگتری بر ریسمان بلند زندگی خود می زند، شرح ماوقع حادثه از زبان او چنین است: فقط برای اینکه به دیدن آن دعا نویس بروم تا مشکل پدرم را بازگو کنم، ۵۰۰ هزار تومان به منشی او دادم، بیرون منتظر رسیدن نوبتم بودم که احساس سرگیجه کردم، بخورهایی را داخل اتاقش دود می داد که آدم را بیهوش می کردند، علاوه بر آن از درون اتاق صداهای عجیبی به گوش می رسید اما انگار برای زنان مراجعه کننده عادی بود و هیچگونه واکنشی نشان نمی دادند.
او در ادامه می گوید: نوبتم رسید و وارد اتاق شدم، به محض اینکه مرا دید بدون هیچ سوالی شروع به تعریف و تمجید از قیافه و تیپم کرد، مشکلم را که بازگو کردم، چند صفت از پدرم را برای من عنوان کرد که باعث شد به آن اعتماد کنم، دود داخل ظرف مخصوصش را سمت من گرفت و در صورتم فوت کرد، سردرد و سرگیجه ام بیشتر شد، از من خواست برای رهایی از مشکلم با او ازدواج کنم و رفتارهای او به قدری عاشقانه بود که انگار مرا سالهاست می شناسد.
این مالباخته بیان می کند: در حالت بیهوشی بودم که از من در خواست کرد تا دراز بکشم و دعاهایی در گوشم بخواند اما تا به خود آمدم و هرچه تقلا کردم و فریاد زدم کسی به داد من نرسید، کار از کار گذشته بود و آن شیاد مرا مورد تعرض قرار داد. حال یک سال است که از این ماجرا می گذرد و من از آن شوک خارج نشده ام، نه رفتار پدرم درست شد و نه شکایتهای من از رمال بی صفت پس از پیگیری های مداوم به جایی رسید.
متافیزیک غیر قابل انکار است
این ها داستان های واقعی هستند که در هر محفلی از محافل اهالی خوزستان به راحتی می توانید بشنوید زیرا این روزها اکثریت مردم تجربه های مشابهی را داشته اند، که امام جمعه موقت اهواز در این باره بیان می کند: تاثیری که عالم ماورا ماده، عالم امر بر عالم خلق و متافیزیک بر عالم طبیعت دارد را نمی توان انکار کرد، اما در طول تاریخ افراد سودجویی وجود دارند که به دنبال ضربه زدن به مردم هستند.
حجت الاسلام حسن زاده در پاسخ به این سوال که آیا می توان تفاوتی میان فعالیت دعا نویس ها و رمال ها قائل شد، بیان می کند: دعاهایی که از ائمه اطهار سینه به سینه به دست ما رسیده مشکلی جهت استفاده مردم ندارند. اما رمالی و ادعای ارتباط با عالم غیب جهت رسیدن به منافع خود، به هیچ وجه قابل باور نیست. به افرادی باید مراجعه کرد که ادعیه را بفهمند، تاثیر آنها را بشناسند و از نظر تعهد و تقوا مورد تایید باشند.
او ادامه می دهد: برخی از افراد سودجو افعالی را انجام می دهند که قابل پذیرش نیست، مانند نوشتن دعا بر بدن یک زن که از نظر شرعی صحیح نیست و معلوم است که شیادی است. تملک اجنه برای پیش برد اهداف رمالی هیچگونه اعتباری ندارد . به افرادی که این ادعا را دارند نمی توان اعتماد کرد.
با حضور مردم به شکایت های آن ها رسیدگی می شود
معاون حوزه اطلاعات فرماندهی استان خوزستان که بررسی پرونده های تشکیل شده از شکایت های مردمی است می گوید: دوشنبه هر هفته با مردم نشستی در خصوص شکایت های آن ها از سودجویی رمال ها داریم و قطعا به درخواست های آن رسیدگی می شود. اما به دلیل امنیتی بودن حوزه ما، قادر به ارائه اطلاعات نیستیم.
سرهنگ حسن حیدری ادامه می دهد: سودجویی رمال ها از مردم دسته بندی های مختلفی دارد که همه آن ها به حوزه اطلاعات ارجاع داده نمی شوند بلکه سودجویی مالی، آسیب جانی و حتی سو استفاده جنسی هرکدام حوزه خود را دارند که شکایت های هم استانی ها به بخش مورد نظر خود ارجاع داده می شود. لذا به طور دقیق نمی توان گفت در استان خوزستان آمار سودجویی های رمالان بیشتر یا کمتر شده است.
رواج خرافه پرستی
استاد دانشگاه و مشاور مراکز مشاوره با بیان اینکه خرافات به معنی ایمان یا رفتاری که ناشی از غفلت ،ترس از ناشناخته ،اعتقاد به جادو، شانس یا درک غلطی از علیت است، می گوید: خرافات مفهومی نسبی وتابع وضع معرفت علمی در یک زمان معین است. اعتقاد به چشم زخم وتعویذ وطلسم در بیشتر دوره های تاریخ و در بیشتر قسمت های جهان تقریبا به یک شکل وجود داشته و هنوز باقی مانده اند. تحقیقات نشان می دهند عقاید و مراسم خرافی بیشتر در موقعیت هایی رواج می یابند که احتمال خطر بسیار بالا ست یا شانس و اتفاق نقش مهمی را بازی می کند. لذا زمانی که به نظر می رسد وقایع فراتر از کنترل انسان هستند،خرافات رایج تر از مواقع عادی هستند.
محسن جرفی با توجه به گسترش خرافه پرستی در خوزستان، عنوان می کند: استرس یا بحران های شخصی یا اجتماعی نقش مهمی را در دامن زدن به خرافات دارند. یکی دیگر از ویژگی هایی که در رو آوردن به خرافات موثر است این است که آدمیان عدم قطعیت را به آسانی تحمل نمی کنند و به همین جهت ترجیح می دهند با توسل به عقایدی هر چند بی پایه و خرافی هرچه زودتر به وضعیت عدم قطعیت پایان دهند. برخی از علائم بیماریهای روانی مانند وسواس ، یا هذیان ها بیماران پسیکوتیک ( روان پریش یا مجنون) شباهت زیادی با افکار و اعمال خرافی پیدا می کنند و باید از آن تمیز داده شوند. وجود خرافات باعث می شود فرد در ابتدا افکار وسواسی را راحت تر تحمل کند و برای آن ها نوعی معنی پیدا کند.
او، رمالان را دارای اختلالاتی می داند و اضافه می کند: در بین مشخصه های روان پریشی آنچه به خصوص در مقایسه با خرافات توجه مان را به خود جلب می کند هذیان است.
جرفی هذیان را مانند خرافات یک باور تزلزل ناپذیرکه دارای شواهد کافی نیست و تحت تاثیر استدلال منطقی یا ارائه شواهد کافی نیست و تحت تاثیر استدلال منطقی یا ارائه شواهد مخالف قرار نمی گیرد دانسته و توضیح می دهد:مرز بین خرافات و روان پریشی آن چنان باریک است که می تواند مشکلاتی برای تشخیص آن ایجاد کند. شایع ترین هذیان ها ،هذیان های گزند و آسیب یا پارانوئید هستند. پیشگوها معمولا ناظران تیزبین امور اجتماعی در منطقه هستند،بافت های خویشاوندی و دوستی را خوب می شناسند و حسادت ها و انواع ناراحتی ها و مشکلات را زیر نظر دارند.
پژوهشگر نمونه استان ادامه می دهد: زیر نقاب به اصطلاح خرد گرایی جامعه نوین اشتیاق فوق العاده و گسترده ای نسبت به پدیده های اسرار آمیز و غیبی موج می زند. اصولا آدمی و نحوه تفکر او طوری است که برای خرافات از نوعی آمادگی هیجانی برخوردار است. خرافات می تواند با ارائه کردن "اطلاعات" و "نوعی ابزار کنترل "از اضطراب آدمی کم کند و لااقل به طور ذهنی نوعی احساس پیش بینی پذیری وتسلط می آفریند وبه همین ترتیب می تواند نقش یک عامل کاهش دهنده اضطراب را ایفا کند.
او تصریح می کند: اگر بدانید که رمال ها داستان های خودساخته ارائه می کنند آن وقت دیگر حاضر نخواهید شد تنها برای این که کمی آرامش پیدا کنید به رمال ها مراجعه کنید. تلقین باعث می شود یک خرافه برای فرد سودمند باشد، بنابراین باید توجه داشت در جامعه خرافات زده مشاغل کاذبی به وجود می آید و همیشه عده ای آماده اند تا از آب گل آلود ماهی بگیرند.
محسن جرفی در پایان متذکر می شود: جذابیت سحر وجادو همیشه همین بوده و هست ، از همان تمدن های اولیه گرفته تا دوران درخشان رنسانس و فراتر از آن تا گروه و فرقه های غیب گویان که امروزه در صحنه ی اینترنت پیوسته حضوری فعال دارند. می تواند عجیب به نظر برسد که این طرز فکر در ارتباط با سحر وجادو در عصر ما نیز دوام آورده باشد، اما اگر به اطراف بنگریم این طرز فکر،همه جا، حضوری موفق دارد.
بیخیالی مردم بازار رمال ها را کساد می کند
نمی توان منکر هوش بالای این افراد در گول زدن مردم آن هم به شیوه این چنینی شد، اما بی شک مردمی که چندین بار تجربه مراجعه به این افراد را دارند باید با ترفندهای زیرکانه آن ها آشنایی پیدا کرده باشند. شاید کمتر افرادی را بتوان پیدا کرد که از پس نقش بازی کردن و ادای عالمان غیب را درآوردن بربیایند. ریشه کن کردن این معضل تنها توسط بیخیال شدن مردم از مراجعه به رمال ها است که این بیخیالی می تواند به حفظ کرامت اجتماعی استان خود منجر شود.
نظر شما